Wednesday, June 06, 2007

قور باغه ها




قورباغه ها در مطبخی ...قورباغه های خوشمزه...اما یکی شون سر سفره نمیرسه


آشپزباشی با دستهای گرم اونها رو نرم در آغوش میگیره


دیگ آب سرد حاضره و شنا تو آب سرد چه کیفی داره


شادمانه دست و پا میزنن و با گرم شدن آب قیلی ویلی میرن


دستهای درشت و گرم آشپزباشی آتیش زیر دیگ رو روشن کرده بود


یکی از قورباغه ها در یک زیرآبی آتیش رو حس میکنه


با یه جست از توی دیگ میپره بیرون و دستهای گرم آشپزباشی دوباره اونو برمیگردونه سر جاش


قورباغه تنبل هنوز داشت قیلی ویلی میرفت و زیر لب ابو عطا میخوند ...من یه عاشق واقعی ام


قورباغه باهوش دوباره جست زد و پرید بیرون


این بار افتاد توی پارچ آب یخ و ترک خورد


دستهای گرم آشپزباشی هم دیگه فایده ای نداشت


قورباغه ترک خورده قابل خوردن نبود


ترکها عمیق شدند و قورباغه با درد عمیقی شکست


اما خوشحال بود چون


قورباغه توی دیگ هیچوقت این درد رو نمیکشه و به تدریج میمیره