قور باغه ها
قورباغه ها در مطبخی ...قورباغه های خوشمزه...اما یکی شون سر سفره نمیرسه
آشپزباشی با دستهای گرم اونها رو نرم در آغوش میگیره
دیگ آب سرد حاضره و شنا تو آب سرد چه کیفی داره
شادمانه دست و پا میزنن و با گرم شدن آب قیلی ویلی میرن
دستهای درشت و گرم آشپزباشی آتیش زیر دیگ رو روشن کرده بود
یکی از قورباغه ها در یک زیرآبی آتیش رو حس میکنه
با یه جست از توی دیگ میپره بیرون و دستهای گرم آشپزباشی دوباره اونو برمیگردونه سر جاش
قورباغه تنبل هنوز داشت قیلی ویلی میرفت و زیر لب ابو عطا میخوند ...من یه عاشق واقعی ام
قورباغه باهوش دوباره جست زد و پرید بیرون
این بار افتاد توی پارچ آب یخ و ترک خورد
دستهای گرم آشپزباشی هم دیگه فایده ای نداشت
قورباغه ترک خورده قابل خوردن نبود
ترکها عمیق شدند و قورباغه با درد عمیقی شکست
اما خوشحال بود چون
قورباغه توی دیگ هیچوقت این درد رو نمیکشه و به تدریج میمیره