Monday, October 23, 2006

سرما خوردم ِ بابام گفت لباس گرم بپوش.من گوش نکردم

من سرما نخوردم فقط گرمای بدنم کم شده . شنبه که بارون اومد همه رفتن قایم شدن تو خونه اما من راه افتادم ....فکر کن! ادای آدمای باحال رو در آوردن خرج داره...باید ادای آدم خارجیها رو در بیارم که کم خرج تره.البته من و بارون با هم دوستیما! اما امسال تولدم نیومد دستبوسی منم باهاش قهر کردم ....این روزا هر وقت میرم بیرون میاد منت کشی. .اگر شانس بیاره و وسط راه سانسور نشه ! البته چون زبانش فارسی نیست مشکلی نداره فعلا"! زبان بارانی ترجمه نداره پس میشه فعلا" بباره. آخه ترجمه ها هم غلطه.... بجای شکست میگن پیروزی ! بجای صد ها هزار نفر میگن هزار نفر! خوب اشتباه میکنن و باید جلوی اشتباه رو گرفت تا خبر های غلط فارسی به مردم نرسه !حالا به زبونای دیگه مسئله نداره... البته بعضی از واژه ها معادل فارسی نداره پس ترجمه هم نداره
Democracy is our alienable right
معنی این به زبون ساده میشه: <همة آخرت، همه‌اش با همه سور و ساتش، چكي چند؟>....بله
ما هم که به زبون ساده عادت نداریم از بچگی همه چی برامون پیچیده بود ولی همه پیچیدگیها درمان دارن! پیچوندن با این جمله ساده ودوست داشتنی "اصلا به من چه!"...خوشمزه